وبلاگ هواردارن همایون شجریان

رونوشت http://homayounshajarian.blogfa.com

وبلاگ هواردارن همایون شجریان

رونوشت http://homayounshajarian.blogfa.com

دانلود تصانیف «شب جدایی» و «دشت» + گفت‌وگویی با همایون شجریان

۱ بازخوانی ترانه‌ها و آثار قدیمی یکی از شاخه‌های فعالیت هنری همایون شجریان بوده است. پیش از این به تصنیف آتشی در سینه دارم جاودانی... اثر ماندگار استاد مرتضی نی‌داوود پرداخته شد. اینک شب جدایی، از ساخته‌های زنده‌یاد مجید وفادار را می‌شنویم که همایون شجریان کار بازخوانی آن را بر عهده داشته است.

 مجید وفادار (متولد: ۴/۱۱/۱۲۹۴ | درگذشت: ۱۳۵۴)
مجید وفادار، نوازنده‌ی ویلن و آهنگساز و هنرآموخته نزد حسین‌خان اسماعیل‌زاده، رضا محجوبی و ابوالحسن‌خان صباست. وی کار آهنگسازی را از دهه‌ی ۱۳۱۰ آغاز نمود و بسیاری از نغمه‌های زیبا و تأثیرگذار موسیقی در دهه‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۴۰ از آثار اوست. وفادار در دهه‌ی ۱۳۳۰ همکاری با رادیو را آغاز کرد و تا اواخر عمر، آثاری چون مرا ببوس (کلام از حیدر رقابی)، گل اومد بهار اومد (کلام از بیژن ترقی) و شب جدایی (کلام از رهی معیری) را خلق نمود. وی در سال ۱۳۵۴ چشم از جهان فرو بست.

شب جدایی، یکی از آثار تولیدی در مرکز موسیقی و سرود سازمان صدا و سیما است.

۲ یکی از دوستان خواسته بودند قطعه‌ی دشت از آثار قدیمی و ارکسترال همایون شجریان را برای دانلود در وبلاگ قرار دهم. شعر این اثر که از فریدون مشیری است در زیر می‌آید:

 در نوازش‌های باد
در گل لبخند دهقانان شاد،
در سرود نرم رود،
خون گرم زندگی جوشیده بود
نوشخند مهر آب،
آبشار آفتاب،
در صفای دشت من کوشیده بود
شبنم آن دشت از پاکیزگی
گویا خورشید را نوشیده بود
روزگاران گشت و گشت
داغ بر دل دارم از این سرگذشت
داغ بر دل دارم از مردان دشت
یاد باد آن خوش‌نوا آواز دهقانان شاد،
یاد باد آن دلنشین آهنگ رود،
یاد باد آن مهربانی‌های باد،
یاد باد آن روزگاران یاد باد
دشت با اندوه تلخ خویش تنها مانده است
زان همه سرسبزی و شور و نشاط
سنگلاخی سرد بر جا مانده است
آسمان از ابر غم پوشیده است
چشمه‌سار لاله‌ها خوشیده است
جای گندم‌های سبز، جای دهقانان شاد،
خارهای جانگزا روییده است!
بانگ برمی‌دارم از دل:
خون چکید از شاخ گل، باغ و بهاران را چه شد؟
دوستی کی آخر آمد، دوست‌داران را چه شد؟
سرد و سنگین کوه می‌گوید جواب
خاک خون نوشیده است  

۳ گفت‌وگویی که در زیر می‌خوانید، مربوط می‌شود به مرداد ۱۳۸۴. مصاحبه‌ی روزنامه‌ی همشهری با همایون شجریان به بهانه‌ی انتشار سومین آلبوم مستقل خود (شوق دوست):

 همایون شجریان همان‌گونه که از نام و شهرت و محبوبیت پدر، لاجرم برخوردار است به همان اندازه هم مورد توجه دقیق منتقدان و متخصصان بوده و به‌اصطلاح به‌شدت زیر ذره‌بین است. او گرچه از قبل و بغل اعتبار پدر، فایدت‌ها برده است و خواهد برد، در مقابل از تیز طعنت و کنایت مخالفین پدر یا برخى نامجویان و شهرت‌طلبان هم، بى‌نصیب نبوده و نخواهد بود. به‌گونه‌اى و به‌نوعی، بهترین محمل براى بیان برخى نظرات دوستانه و مشفقانه (در یک نگاه خوش‌بینانه) و در عین حال مناسب‌ترین محل براى ابراز بسیارى خصومت‌ها و حسادت‌ها و خرده‌حساب‌ها (در یک نگاه بدبینانه) در مورد پدرش به حساب مى‌آید و چه بسیار سخن‌ها و ایرادها که به هر دلیل نمى‌توان علیه پدر و استادش بر زبان راند، مى‌توان در نقد آثار او بیان کرد و در حقیقت به بهانه‌ی او، به پدرش تاخت و...
صرف نظر از این موضوع بسیارى نیز از سر خیرخواهى و با نیتى سازنده به نقد آثارش ـ که قطعاً بى‌نقص نیست ـ پرداخته‌اند که صد البته وضعیت مطلوب همین است و اى بسا که او نیز با این موارد آشناست. گرچه تفکیک نیات و گفتار مغرضان از محبان، به ظرافت و هوشمندى نیازمند است که همگان باید بدان آراسته و مجهز باشند. ان‌شاءالله.
همه آن شیر که طفل لب من نوشیده‌ست
اینک از جور جهان ز چشم برجوشیده‌ست

همایون در گفت‌وگو بسیار محتاط و دست‌به‌عصاست؛ از بیم آنکه مبادا در دام تفرعن و به تعبیر استاد باستانى پاریزى تمنمن (مصدر جعلى منیت) افتد و نیز مراقبت شدید مى‌کند تا خداى‌ناکرده حق پیشکسوتى را زایل نکند یا اسائه ادبى را عامل نباشد. (سواى اینکه برخى دوستان مطبوعاتى از خود خاطره‌ی خوشى بر جاى نگذاشته‌اند). نکته‌ی دیگر اینکه تعمدى بود تا گفت‌وگو به زبان محاوره انجام پذیرد و به همین دلیل بسیارى از ضمیرهاى منفصل که مى‌شد متصل شوند و یا رعایت اصول ادبى و نگارشى دیگر که گفت‌وگو را به اصطلاح سلیس و بلیغ و ادیبانه سازد، اما از آنها ابا شد تا صمیمیتى اگر در سخن هست قربانى قواعد نشود.
آن درس که در مدرسه آموخته بودم
در میکـده از من نخریدند به جـامـى

شوق دوست به گفته‌ی او کارى است که در سال ۱۳۷۸ تهیه و حتى ضبط نیز شده است. با این قصد که استاد محمدرضا شجریان آن را اجرا کند، اما شوق و تمایل او از طرفى و لطف و بزرگوارى پدر و نیز جناب ضرابیان از طرف دیگر باعث مى‌شود که امروز این کار را با صداى او بشنویم (چون جمع شد معانى گوى بیان توان زد)
به‌جز پرسش‌ها و پاسخ‌هایى که در پى مى‌آید. سؤال‌ها و جواب‌هاى دیگرى هم انجام پذیرفت که بحث را مقدارى تخصصى و حرفه‌اى مى‌نمود مثل نقد فنى نوار، تکرار دستگاه‌ها در اجرا، صداسازى و پرورش حنجره، شیوه‌ی آموزشى استاد شجریان، شناخت سازها و... که به نظر مفید و مناسب جهت درج در روزنامه نیامد و در مجالى در خور (فصلنامه یا کتاب) باید بدان پرداخت.

همکارى با آقاى ضرابیان (آهنگساز نسیم وصل و شوق دوست) در بسترى عاطفى و ذوقى جریان دارد و مبتنى بر اشتراک سلیقه‌هاست یا اینکه صرفاً فنى و هنرى است؟

صرف نظر از مسائل فنى و هنری، من و ایشان که به حق، آهنگسازى بسیار خوش‌قریحه و دوستى بزرگوار و بهره‌مند از عواطف و خصلت‌هاى برجسته‌ی انسانى هستند، بسیار صمیمى و در عین حال در کار خود جدى هستیم و این ارتباط در کارهاى مشترکمان هم کاملاً تأثیرگذار بوده است.

سه اثرى که از شما تاکنون منتشر گردیده در سه دستگاه مختلف و متفاوت ارائه شده است، آیا اساساً در پى اجراى آواز در همه‌ی دستگاه‌ها و مایه‌ها هستید؟

انتخاب و ارائه و اجراى کار قطعاً نمى‌تواند براساس گردش دوازده مقام باشد و آنگاه براى آلبوم سیزدهم مثلاً بر گردد سرخط؛ مگر اینکه اتفاقى و تصادفى این‌گونه شود ولى تا حد ممکن از اینکه چند آلبوم پیاپى در مقام واحد عرضه شود، حتماً پرهیز دارم و سعى مى‌کنم حداقل در بین آنان، تنوع و تفاوت باشد. البته از اینکه در یک دوره‌ی طولانى خلق آثار این امکان دست دهد تا در همه‌ی آوازها و دستگاه‌ها طبع‌آزمایى کنم، خب استقبال مى‌نمایم.

در ناشکیبا قطعه‌اى ساخته بودى (ملهم از موسیقى خراسان) آیا حسى گذرا بود یا اینکه شروع یک روند و یک جریان؟

آن قطعه کاملاً احساسى ساخته شد و در یک فضا و شرایطى که ویژه‌ی روزهایى بود که من در سال‌هاى آخر دهه‌ی دوم عمر به سر مى‌بردم و شاید چنانچه با مجموعه‌ی ناشکیبا متناسب نبود، هرگز به فکر اجرایش نمى‌افتادم. حال اگر تجربه‌اى مجدد و شرایطى مشابه پیش آید، قاعدتاً انجام مى‌پذیرد چون انگیزش ذوق و احساس است.

کارى با صدایت شنیدم که در آلبوم‌هایتان نیست، کارى با همراهى ارکستر بزرگ و گویا از ساخته‌هاى شاهین یوسف‌زمانی، در معرفى‌اش توضیح دهید.

کارى است با عنوان «دشت» که بر روى شعر زنده‌یاد فریدون مشیرى ساخته شده و مربوط به سال ۱۳۷۵ مى‌شود؛ یعنى، زمانى‌که یک دوره‌ی همکارى ۶ ماهه با صدا و سیما داشتم. ملودى را من ساختم و شاهین یوسف‌زمانى آن را تنظیم کرد و سرانجام هم در تلویزیون ضبط و پخش شد. در آن دوره تصنیف دیگرى هم به نام «دلستان» بر روى شعر شیخ اجل، سعدى شیرازى ساخته بودم که آقاى عمادرضا نکویى آن را تنظیم کرده و آقاى علیرضا افتخارى آن را خواند که اخیراً هم آن تصنیف در نوارى با عنوان «قصه‌ی شمع» از طریق شرکت «سروش» و البته بدون اطلاع و رضایت من و حتى با غلط چاپى که نام تصنیف دلستان را دستان چاپ کرده‌اند، منتشر شده است!

چندى قبل یک تیتراژ سریال تلویزیونى که خوانده بودید پخش مى‌شد، تا چه میزان به همکارى با صدا و سیما اعتبار قائلى و مرزبندى‌ها کجاست؟

تصنیفى بود از ساخته‌هاى مرحوم استاد مرتضى‌خان نی‌داوود که در سال‌هاى دور، خواننده‌ی بزرگ و بى‌بدیل یعنى قمرالملوک وزیرى آن را اجرا کرده بودند؛ ولى چون امکان اینکه از صداى ایشان استفاده شود نبود، جناب آقاى اسماعیل عفیفه با من قراردادى را منعقد کردند و این را براى شخص ایشان (البته با حفظ حق و حقوق نشر براى تنظیم‌کننده و خواننده) و فقط براى استفاده در فیلم سینمایى یا سریال تلویزیونى در استودیویى خصوصى بازخوانى کردم. پس از آن پیشنهاداتى مبنى بر کارهاى مستقیم در صدا و سیما یا شرکت در برخى از برنامه‌ها داشتم که تمایلى براى همکارى در خود ندیدم.

کار جدیدى به نام «سه‌نوایى» تبلیغ مى‌شود که گویا در آن نقش داشته‌ای. دلیل اینکه توسط مؤسسه‌ی «دل‌آواز» منتشر نشده است، چیست؟

سه‌نوایى اثری‌ست در زمینه‌ی موسیقى سازى و تکنوازى (بدون کلام) که در آن کار، آقاى رودبارى و من با ساز تمبک آقاى شهرام میرجلالى را همراهى مى‌کنیم و امتیاز این کار مربوط به جناب میرجلالى مى‌شود که با پیشنهادم قرار شد ایشان براى اینکه کار هر چه بهتر منتشر و توزیع شود و در دسترس عموم علاقه‌مندان قرار بگیرد، اثر را به یکى از شرکت‌هاى معتبرى که به بازار این نوع موسیقى تسلط و اشراف کاملى دارند و در حوزه‌ی پخش گسترده و تخصصى انجام مى‌دهند، واگذار کنند.

در مورد هنرهاى دیگر پرسشى دارم و آن اینکه به‌جز موسیقی، به کدام هنر علاقه‌مندی؟

نقاشی، سینما، تئاتر و به‌ویژه شعر که بیشترین دقایق و لحظات سرشار از حس و عاطفه را با آن دارم و در این علاقه‌مندی، شعر کهن و شعر نو، هیچ یک به جهت قالب و شکل فرقى نمى‌کنند، فقط جوهره‌ی شعر و زیبایى‌هاى بیانى و احساسى و اندیشمندى آن است که به‌نظرم دلنشین و تأثیرگذار است، در ضمن ادبیات طنز هم برایم خیلى جذاب است.

سینما و تئاتر چی؟

سینما، تئاتر، تله‌تئاتر و کلاً هنرهاى نمایشى به‌ویژه سینماى کمدى و همچنین فیلم‌هاى پلیسى و معمایى اگر سرشار از پیچیدگى و تعلیق باشد که معمولاً رمز و راز داستان در انتهاى فیلم گشوده مى‌شود و هیجان سرتاسر فیلم و تا انتها برقرار است، مثل آثار هیچکاک یا فیلم‌هایى که براساس آثار آگاتا کریستى ساخته شده است.

از کارهاى در دست اقدام و فعالیت‌هاى آینده‌ی خود بگو.

کارهایى چند در دست بررسى است و کارى که مشخصاً بتوانم از آن نام ببرم نوارى است که آقاى ضرابیان در دست تهیه دارند و ان‌شاءالله تا اواخر سال جارى یا اوایل سال آتى منتشر خواهد شد.

آیا قصد برگزارى کنسرت در ایران (با گروه خود) را دارید؟

بله، مایل هستم؛ اما هنوز قطعى نیست و منتظرم. به نوعى این کار هم در مرحله‌ی بررسى است چرا که برگزارى کنسرت به عواملى نیازمند است و چنانچه آنها مهیا شود بدان خواهم پرداخت. به هر حال هر چه باشد در همان اواخر امسال یا اوایل سال آینده است.

منبع مصاحبه: روزنامه‌ی همشهری
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد