دریافت فایل صوتی مصاحبه با همایون شجریان - حجم فایل: ۱.۲۹ مگابایت
[پخش قسمتی از قطعهی ترکمن]
آقای همایون شجریان، برای دومین بار است که شما همراه با پدر ـ استاد محمدرضا شجریان - همینطور استاد علیزاده و آقای کلهر در فیلارمونی شهر کلن به اجرای برنامه پرداختید. در آغاز خیلی خوشحال میشوم که از خودتان بگویید که چرا شما صرفاً فعالیتهای هنریتان را به این گروه معطوف کردهاید و همواره با پدرتان همکاری میکنید؟
فعالیتهای هنریای که انجام میدهم در بخش کنسرت زیر سایهی این گروه است و در بخشهای دیگر هم بیشتر در ایران کارهایی را به صورت نوار و سیدی ارائه میدهم و تا کنون شمار آنها به چهار کار رسیده که حاصل فعالیت سه-چهار سالهی من است.
هنگام تمرین یا کار با پدرتان، ایشان سختگیری میکنند؟
خیر، گروه ما به این شکل است که هر کسی کار خودش را انجام میهد و سختگیری قبل از هر چیز از جانب خود هر شخص است. هر کسی ممکن است برای خود ایدههای جدیدی داشته باشد. ممکن است من برای نواختنم در یک قطعهی جدید ایدههایی داشته باشم.
[پخش قطعهای از تنبکنوازی همایون شجریان]
حدود چهار-پنج سال پیش که با شما صحبت می کردم، در نظر داشتید که موسیقی را به صورت آکادمیک در خارج از کشور ادامه بدهید، چه شد؟
پشیمان شدم [با خنده] و بیشتر همین آواز کلاسیک ایرانی را ادامه میدهم. آن موقع قصد داشتم آواز اپرا را امتحان کنم، چون به آن علاقه داشتم. ولی دیدم تمرکزم را روی آواز ایرانی بگذارم، بهتر است. نمیدانم شاید باز هم روزی برای خودم کار [آواز اپرا] را دنبال کنم ولی نه به صورت حرفهای. چون فکر نمیکنم فرصت آن باشد. در حقیقت کمی دیر شده... دیگر به هر حال من سیساله هستم و در این وادی. آواز اپرا مقولهای است که پرداختن به آن نیاز به دانستن زبان و تسلط بر آن دارد و تحصیلات مفصلی باید پشتوانهاش باشد. در آن صورت برنامهی زندگی من کاملاً تغییر میکند. در حال حاضر همهی تمرکزم را به آواز کلاسیک ایرانی معطوف کردهام.
همانطور که اشاره کردید شما سیساله هستید. اکنون گرایش جوانانی در سن شما یا حتی در سنین پایینتر به موسیقیای که شما آن را ادامه میدهید چگونه است؟
با چند کاری که به بازار عرضه شد، مخاطبهایی که داشتم و صحبتها و انتقادهایی که میشد این طور احساس کردم که جوانان حتی بخشهای آوازی را میپسندند ؛ در حالی که خیلیها فکر میکنند برای جوانان سنگین است و شاید حوصله نداشته باشند که آوازی خوانده شود و صرفاً دوست دارند قطعه بشنوند. به من تقریباً این طور ثابت شد که کلیهی کارها را دوست دارند، ولی به هر حال یک سری قطعهها و فرمهایی را بیشتر دوست داشتهاند ؛ ولی آواز را چون که از زبان و حنجرهی کسی که همسن و سال خودشان است میشنیدند بهتر میپذیرفتند. مخصوصاً در کار اول (نسیم وصل) شاهد آن بودم که خیلی از جوانانی که موسیقی ایرانی را هرگز گوش نکرده و نمیکردند بیشتر به خاطر تصانیفی که در کار وجود داشت آن را گوش میکردند و تمایل داشتند موسیقی ایرانی گوش دهند و خب آواز هم خیلی سنگین به نظرشان نمیآمد؛ چون احساس نمیکردند خوانندهی آن متعلق به یک نسل گذشته است.
گویا شما علاوه بر تنبک، چند ساز دیگر نیز مینوازید؟
به طور تخصصی قبلاً کمانچه مینواختم ؛ ولی سالهاست که آن هم به خاطر آواز فراموش شده است.
در پایان خوشحال میشوم، در صورت امکان دو خط از یکی از کارها و ترانههایتان را نیز بخوانید.
یکی از ترانهها هست که تا کنون خیلی خیلی مورد استقبال قرار گرفته و همیشه همه تقاضا داشتند این کار خوانده شود؛ میتوانم دو خط اول آن ترانه را برای شما اجرا کنم.
[همایون دو بیت اول تصنیف «هوای گریه» از آلبوم «نسیم وصل» را میخواند:
نبستهام به کس دل نبسته کس به من دل / چو تخت پاره بر موج رها رها رها من
ز من هر آنکه او دور چو دل به سینه نزدیک / به من هر آنکه نزدیک از او جدا جدا من]
با آرزوی موفقیت بیشتر برای شما، از شما تشکر میکنم.
خواهش میکنم.
پینوشت: متن این گفتوگو و لینک دانلود فایل صوتی آن در تاریخ ۲۸ فروردین ۸۸ مورد بازبینی و اصلاح مجدد قرار گرفت./