در انتهای آلبوم «نقش خیال» آواز گناه عشق را میشنویم که بنا به ادعای پدیدآورندگانِ اثر از اشتراکات گوشهی بیداد همایون و Tarantas فلامنکوی اسپانیا در آن استفاده شده است:
در خلق ارکستر و آواز گناه عشق از اشتراکات گوشه بیداد همایون و فلامینکو، به طوری که از نقطه نظر موسیقی سنتی ایران و اسپانیا قابل ارزش و تأمل باشد، با تلفیقی در متن و محتوای اثر و نه صرفاً در ارکستراسیون آن استفاده گردیده است.
برخی ریشهی موسیقی فلامنکو را نزدیک به موسیقی ایرانی میدانند. از آن جمله خوان مارتین نوازندهی برجستهی اسپانیایی در سفری که سال گذشته بهمنظور اجرا و آموزش سبک فلامنکو به ایران داشت، در گفتگویی اینگونه عنوان کرد که:
ریشهی موسیقی فلامنکو و ایران مشترک است. در واقع ساز گیتار همان ساز عود است که با آمدن اعراب به آندلس به ما رسیده است. همهی این ریشههای مشترک در موسیقی ما و ایران سبب میشود تا مخاطبین موسیقی فلامنکو در ایران بیشتر باشند...
فلامنکو هنر و یا بهعبارت بهتر بازتابی از زندگی و فرهنگ مردم آندلوسیا، بخشی از کشور اسپانیا است. فلامنکو نوعی موسیقی فولکلور است که بسیار متأثر از موسیقی مراکش، هندی، یهودی و آوازهای محلی است. گفته میشود که کولیان نیز نقش بهسزا و عمدهای در تکامل و پرورش موسیقی فلامنکو و البته رقص دیدنی و منحصر به فردش داشتهاند. در فلامنکو دو دستگاه وجود دارد که بسیار نزدیک و شبیه به موسیقی شرقی و مخصوصاً موسیقی ایرانی میباشد. یکی از این دستگاهها تارانتوس میباشد که توکهای (دستگاهی) ریتمیک و دارای ریتم منظم و نسبتاً جدی میباشد و در استان آلمریا ساخته شده و دیگری تارانتاس است که بسیار شبیه تارانتوس است ؛ با این تفاوت که فاقد یک ریتم منظم بوده و اشعاری که در این دستگاه خوانده میشود عموماً در قالب شرح و بیان یک داستان در موضوعات گوناگون میباشد. این دستگاه در جنوب شرقی اسپانیا شکل گرفته است و لحنی غمناک را تداعی میکند. و از طرفی دستگاه همایون که یکی از ۷ دستگاه موسیقی ایرانی است به واقع نزدیک به گام مینور موسیقی غربی است (اگر ماهور را ماژورشان بدانیم) و نیز بسیار غمگینانه و اندوهبخش است. علی قمصری با استفاده از شباهتهایی این چنینی توانسته فضایی شنیدنی و دلپذیر خلق کند و شنونده را در فضایی مابین قرناطه و بم و اندلس و کاشان به جولان و سیلان درآورد.
همایون شجریان در مصاحبهای دربارهی نوآوری و پرهیز از تکرار گفته است:
انسان باید خودش را بشکند تا گرفتار تکرار نشود. من هم هیچوقت خودم را اسیر چارچوبها نکردهام. ممکن است این یک نوع نقص باشد؛ ولی دست ذوق و فکر را بازگذاشتهام. معتقدم برای نوآوری علاوه بر شناخت موقعیت تاریخی و اجتماعی جامعهای که در آن زندگی میکنیم و با تکیه بر تواناییهایمان از آن قالبی که ذهنیت ما را اسیر کرده است، بیرون بیاییم و چقدر سخت است، آن هم در جامعهای که بیشتر روابط و ضوابطش در چارچوبها است و خیلیها هنوز به این قالبها پایبندند.
همایون شجریان چندان هم به موسیقی تلفیقی علاقهمند نیست:
از دیدی که من نگاه میکنم موسیقی تلفیقی خیلی نمیتواند نیازهای روحی مرا برآورده کند. درست است که تازگی دارد و به دلیل نو بودنش مورد توجه است. ولی من این طور نگاه نمیکنم که بعد از شنیدنش برای من چه حس و حالی باقی میماند و حاصل این ترکیب مرا به فکری وا میدارد یا نه؟ البته این دید من است؛ ولی نظر بدون تعصبی دارم و به این نوع موسیقیها گوش میکنم و بعضی وقتها لذت هم میبرم، ولی تأثیر ماندگاری در من نمیگذارد.
دانلود آواز گناه عشق
حجم: ۶۱۵ کیلوبایت
مدت زمان: ۴ دقیقه و ۵۸ ثانیه
مدت زمان (تخمینی) دریافت فایل: ۳.۵ دقیقه
به سیاق مرتبهی قبل، این بار نیز توضیحاتی در مورد شعر اثر ارائه میشود:
ماجرا: در لغت به معنای «آنچه اتفاق افتاده، ماوقع» است. در اینجا «ماجرا» به معنای «رنجش» به کار رفته و بنابراین کاربرد آن در اینجا متأثر از اصطلاح صوفیانهی «ماجرا گفتن» است که یکی از آداب صوفیان بود: هرگاه میان دو صوفی یا دو درویش متعلق به یک خانقاه، رنجشی پیش میآمد، همهی صوفیان در حضور پیر جمع میشدند و در را میبستند، آنگاه دو طرف ماجرا به زبان نرم، به گلایه و بازخواست از یکدیگر میپرداختند، و شخصی که جرم بر او ثابت میشد به نشانهی پذیرفتن خطای خود برهنه میشد، یعنی خرقهی خود را از سر بیرون میآورد و آن را در میان جمع میانداخت و به عذرخواهی و استغفار و غرامت در قدمگاه (کفشکن) میایستاد. گنهی رفت: گناهی (از من) سر زده است. معنای بیت: بیا بیا (و از من دوری نکن) زیرا در میان من و تو رنجشی پیش آمده است، اگر گناهی از من سر زده است و اگر خطایی مرتکب شدهام، بگو.
روا بود که: آیا رواست که، آیا انصاف است که، که: زیرا. مظلمه: ظلمی که در حق کسی صورت گیرد، و نیز به معنای چیزی که به ستم از کسی بگیرند. خلق: مردم. جزا: مجازات، کیفر. معنای بیت: آیا انصاف است که دلها را به این صورت بیحد و حساب غارت کنی؟ این کار را نکن، زیرا هر ظلمی که در حق مردم شود (در فردای قیامت) مجازاتی دارد.
بهکام: بر وفق مراد، بهدلخواه، مطابق میل و آرزوی. چندین: (بیانگر کثرت) این همه، این اندازه. «چندین روز»: این همه روز، روزهای بسیار. که: در اینجا بیانی است. آشنا: دوست، یار. معنای بیت: روزهای بسیار از عمر من بر وفق مراد بدخواهان و بیگانگان گذشت (در این روزهای متوالی من چنان پریشانحال بودم که بدخواهانم آرزو داشتند) و در این مدت هیچ نشنیدم که یار سراغ مرا بگیرد و بگوید که ما یاری داریم.
نبخشاید: ترحم نکند، دل نسوزد. در چاپ یغمایی: «ببخشاید». بیرون ازو: غیر از او(=یار). روایت چاپ فروغی چنین است: «که برون ازین دوایی هست». معنای بیت: کسی نماند که دلش به حال دردمند من نسوزد (هر که درد مرا دید دلش به حالم سوخت) و هیچ کس نگفت که این درد غیر از یار درمانی دارد (همه اتفاق نظر داشتند که تنها درمان درد من وصال یار است).
در پایان از دوستان همراه این وبلاگ تقاضا میکنم چنانچه نظری پیرامون آواز گناه عشق و بهطور کلی موسیقی تلفیقی دارند، مرا بینصیب نگذارند.